کوچولو بودیم بابا بزرگم از عمد ته ریش میذاشت میرفتیم خونشون مارو میگرفت و هی صورتش رو میمالید به صورتمون میگفت ریشت رو بخوره بابایی! رنده میکرد صورتمون رو تا چند ساعت جاش قرمز بود و می سوخت
نظرات شما عزیزان:
برچسبها:
تبادل لینک
هوشمند
برای
تبادل لینک
ابتدا ما را با
عنوان توفانی
از حال واس
شما و
آدرس 2funny.LXB.ir
لینک
نمایید سپس
مشخصات لینک
خود را در زیر
نوشته . در صورت
وجود لینک ما در
سایت شما
لینکتان به طور
خودکار در سایت
ما قرار میگیرد.